۱۴ بهمن ۱۳۸۷

ترفندها

داستان برخورد دولت با بخش های مختلف جامعه موضوع جدیدی نیست. در حقیقت دولت نهم تکمیل کننده پازل نیروهای واپس گرایی است که از صدر مشروطه تا امروز دوش به دوش نیروهای آزادیخواه پیش آمده است. کشمکش طبقاتی وقتی عرصه واقعی ظهور خود را نمی یابد به آسانی می تواند تحریف شود و شکل و شمایی دیگر و حتی فریباتر به خود بگیرد. آنچه این روزها در چارچوب جنگ قدرت انجام می شود محافظه کارترین رویه حفظ وضع موجود است. در واقع کارها و اقدامات دولت از اصالت و منشا شان فاصله گرفته و در جهاتی غیر اصیل حرکت می کند. طرز برخورد نهادهای امنیتی حکومت با اجزایی خاص از جامعه مدنی مؤید این معناست. در چارچوب تحلیلی دولت امروز بهایی ها و دراویش باید سرکوب شوند نه به خاطر این که فی نفسه نافی قشر روحانیت و مذهب تشیع هستند بلکه به این خاطر که این سرکوب می تواند دل روحانیت و مراجع که از دولت ناراحت هستند را حداقل تا انتخابات گرم کند. دفتر تحکیم غیرقانونی می شود تا بسیج دانشجویی و دیگر نهادهای واپس گرای دانشجویی اما منتقد دولت سرخوش باشند. طرح امنیت اجتماعی ناکارآمد می شود نه به خاطر این که دولت مردان شکی در اصالت آن داشته باشند بلکه برای کاهش فشار بر طبقه متوسط و قس علی هذا.